بازدیدها: 94
جوانمرد باشي دو گيتي توراست دو گيتي بود بر جوانمرد است
جوانمرد اگر راست خواهي ولي است كرم پيشه شاه مردان علي است
براي اينكه جوانمرد به صفاي باطن برسد و دلش آئينه نماي حق گردد، بايستي صفات زشت خود را به صفات پسنديده مبدل نمايد. در اكثر فتوت نامه ها صحبت از صفات زشت و پسنديده و تبديل صفات بد به خوب به ميان آمده است. از جمله فتوت نامه هايي كه صفات بد و خوب را بصورت كامل آورده است، فتوت نامه نجم الدين زركوب مي باشد كه چهل صفت بد و چهل صفت خوب را معرفي نموده است دراين مقاله و مقاله بعدي به معرفي اين هشتاد صفت و توضيحات كار بردي آن مي پردازيم صفات نا شايست براي جوانمردي بر چهل عدد مي باشد.
- ۱-حرص : يعني طمع، آرزو و خواهش بسيار، زياده خواهي از هر چيز، غم، حسرت، نياز
- ۲-حسد : يعني به مال و جاه كسي رشك بردن و نابودي آنرا خواستن
- ۳-حقد : يعني كينه، خشم و دشمني نسبت به كسي در دل داشتن
- ۴-بغض : يعني دوست نداشتن و دوشمني
- ۵-تكلف : يعني رنج و سختي برخود نهادن، به خود رنج دادن ، كاري به مشقت و خلاف عادت كردن
- ۶-تصنع : يعني به رنج و سختي خود را به حالتي وانمود كردن ، ظاهر سازي كردن،خود آراي كردن
- ۷-تزوير : يعني دروغ پردازي كردن ، فكركردن ، فريب دادن ، دورويي كردن، گول زدن
- ۸-جهل : يعني ناداني ، بي خردي
- ۹-حمق : يعني كم عقلي، ساده لوحي
- ۱۰– نفاق : يعني دورويي كردن
- ۱۱- تكبر : يعني بزرگي به خود گرفتن ، خود را بزرگ پنداشتن ، بزرگ منشي كردن ، بزرگي فروختن به ديگران
- ۱۲- ظلم : يعني ستم كردن، آزار دادن ديگران
- ۱۳- فسق : يعني بيرون شدن از فرمان خدا ،خارج شدن از طريق حق و صلاح ،ارتكاب اعمال زشت و ناروا
- ۱۴- خيانت : يعني نادرستي ، دغلي ، ناراستي ، نقض عهد
- ۱۵- فحش : يعني سخن زشت يا كار زشت
- ۱۶- دنائت : يعني پستي، فرومايگي ، پست فطرتي ، ناكسي
- ۱۷- خست : يعني خسيس بودن ، فرومايگي
- ۱۸-كسالت: يعني سستي، بي حالي، رنجوري ، خستگي
- ۱۹- تعصب شهواني : يعني علاقه به خواهش نفس و دلبستگي به درك لذات زودگذر
- ۲۰- صحبت بي علت: يعني گفتگوي بي دليل و بي استفاده
- ۲۱- ذلت : يعني خوار بودن، پست بودن
- ۲۲- خوي بد: يعني رفتار ناپسند
- ۲۳- بي وفايي : يعني ناپايداري در دوستي و شكستن عهدو پيمان
- ۲۴- بي حيايي : يعني بي شرمي ، بي آزرمي ، ناپرهيزي از اموري كه موجب سلامت است
- ۲۵- وقاحت : يعني پررويي، گستاخي
- ۲۶-حيلت : يعني چاره جويي يا نيرنگ، حل مشكل يا فريب
- ۲۷- مكر : يعني خدعه ، فريب، ترفند
- ۲۸- سخن چيني : يعني خبركش، كسي كه سخن كسي را به ديگري بگويد و دو بهمزني كند
- ۲۹- سفاهت: يعني كم عقل شدن و كم خرد شدن
- ۳۰- كدورت : يعني تيرگي و دلتنگي
- ۳۱- دروغ : يعني سخن ناراست
- ۳۲- ناسپاس : يعني عدم شكر و حمدو ثنا، از خدمتي تشكر نكردن
- ۳۳- ايذا : يعني اذيت كردن، آزار رساندن، رنج دادن
- ۳۴ – عجب : يعني خود بيني ، خودپسندي ،گردنكشي
- ۳۵- بخل : يعني تنك چشمي ، نداشتن كرم
- ۳۶- ملامت : يعني سرزنش كردن ديگري ، نكوهش
- ۳۷- نامحرمي : يعني راز دار نبودن و سر ديگران را به سايرين گفتن
- ۳۸- مردم شكني: يعني طعنه زدن و به طعنه سخن گفتن و بيهوده گويد به ديگران
- ۳۹- غيبت: يعني پشت سر كسي بد گويي كردن، ياد زشت از كسي كردن
- ۴۰- بهتان : يعني افتراء، دروغ، تهمت
جوانمردي از كارها بهتر است جوانمردي از خوي پيغمبراست
جوانمردي و راستي پيشه كن همه نيكويي اندر انديشه كن